ششري 

 

 


 
 

خانه

ايميل    

 

 


 

ميم

ديزي   

شهر هشتم   

سوته دل

سارا درويش

روتوشباشي

آرش semiadam

كافه كلمه رضا

بابك

کاوه

همين و تمام

شاید وقتی دیگر

يوونتوس - يووه

پادساعتگرد

۳۰نما

هذيان

آتش

مامان

نيلگون

وبلاگستان

شوكا

 

 


آرشيو


 


Gardoon Persian   
  
Templates

[Powered by Blogger]

 


 

Monday, May 30, 2005

  شب تولد من
و
باران ؟
...
چه کسی فکرش را می کرد

آرام قدم می زنم
در زیر باران
در جاده ای که هرگز
با تو نبوده ام

پس دل تنگ من
ذکر تو از یاد نمی برد چرا ؟
...

باران به فال نیک
امشب شب من
و فردا از آن من است
...
تو هم که در جستجوی لبخند گم شده من ...
کاش فردا لبخند از تو دریغ نشود
...
کاش عشق تو
هدیه ی جاودان من باشد
  ||  11:11 PM

Wednesday, May 25, 2005

  این که چرا وبلاگ من تغییر نام داد هنوز خودم نمی دونم !!
ولی با این آدرس جدید هم کنار میایم !!

یادگارهای کوتاه سفر :

تو را
برای خودت می پرستم
برای آنی که هستی .

ذات تو
مقدس ترین آفریده خداست .
خدا نگهدار تو
:)

**********

تو
پادشاه مدینه فاضله من
تاج بر سر داری
و حرفت امر است و
واجب الاجرا

برای من
تو بگو باید مُرد
می میرم
* به من گفت بمیر / مردم *

***********

آن گاه که لغات
در کلام نمی آید
و شرم نگارش روی کاغذ
مانع نوشتن می شود
...
حرف های مرا
میان خطوط حامل جستجو کن .
میان رابطه ی 10 انگشت
و ساز من ... !
آن گاه که زبان عاجز می ماند
موسیقی می تازد
بشنو آواز مرا !

کاش در این آواز
سکوت نباشد
- کشش نیز -
تمام حرفها را حتی
می توان در آن هشت میزان
شنید
...
تو شنیدی ؟
...

***********

تو
دست تو
کلامت
صدایت
...
تو
و تمام تو
جاودانه اید
در لحظات موسیقی من .
اگر باور ندارید
از نت ها بپرسید
شهادت می دهند بر حضور شما
...
  ||  8:22 AM
  بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است .
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد .
و خاصیت عشق این است .


سهراب سپهری
  ||  7:43 AM

Monday, May 23, 2005

  برای تو
که گفته بودی همیشگی هستی
و من از یاد برده بودم :

صدایی نیست
گوشی نیست
دست همراهی نیست

نوری نیست
رنگی نیست
دیگر به خدا راهی نیست

عشقی نیست
مهری نیست
ماه ماه ...
ماهی نیست

تو پدیدار می شوی
تو می آیی
تو می خواهی
تو می خندی
تو می گویی
تو ...
تو می مانی

تو جاودان می مانی
سلام

دلتنگ حرارت دستانت بودم
قهوه ترک شوکا
مهمان من !
خوش آمدی .
  ||  10:27 AM

Friday, May 20, 2005

  ناامیدانه پشت شیشه کافه در جستجوی تو می نشینم
نا باورانه پدیدار می شوی ...
نگاهت که به رویم نیست صورتم لبخند می شود .
خودم را در راه رسیدن به تو می بینم
- نا خود آگاه -
تو لبخند می زنی
و مرد نازنین راز مرا فاش می کند
باز لبخند می زنی
قدرت زانوانم نیست می شود
بر زمین می خورم .

راز ناگفته ی مرا بین
که در شهر زمزمه می کنند ...
تو باز لبخند می زنی
و نمی دانی
به هر لبخند تو
قلب من یکسال بیشتر می تپد.
تو لبخند می زنی ...
کاش بر صورتت سنجاق بماند .

تمام خواستنی های دنیا
برای یک لبخند تو
-فدای یک لبخند تو-
ساز باشد
تو باشی
و لبخند
...
دیگر چه نیاز است ؟
...
هیچ :)

***********

موجودی از جنس تو
در ذهن من جای می گیرد
- خلق می شود -
رشد می کند
و به دنیا می آید .
اولین قطعه ی موسیقی من
تقدیم به تو !

***********

سفر
...
و دیگر هیچ

خاطراتت بار سفرم
  ||  3:11 AM

Tuesday, May 17, 2005

  وااای !

کاش ندیده باشی
چگونه به دیدنت لرزیدم

این چشمها
و تمام چشمهای آفتابی
برای تو

چشمانت را بپوشان
تا قدرت به پاهایم بازگردد

***********

برایت دست تکان می دهم
و تو
در افق خیابان پهلوی
ناپدید می شوی

صدای توست در گوشم
چشمان توست در یادم
و عطر تو در مشامم

امروز
وعده دادی که بمانی
یادت باشد

***********

تو را
در این شهر پر آشوب
آسان به دست نیاوردم
که به بادت سپارم
ای مانده بر یاد
ای آرامش خاطر
بال من باش
در این پرواز سخت .

بی تو پرواز نمی دانم
نمی توانم

آهنگ هر سال من باش
- من همان نوازنده جوان
تو همان آهنگساز بی تا -
گفتی می مانی
موسیقی باش
جاری ...
  ||  10:27 PM

Saturday, May 14, 2005

  دیروز :

من
کنار تو
خنده
لبخند
یازده

چه رویایی
چه خوشبختی
من
آب سرد و یخ امشب را
به دنیا زندگی نمی فروشم

عطر تو
گل رویای من است
و اگر می خندی
پادشاه خواهی ماند
پادشاهی کن در این قصر پر موسیقی
تاج و تخت از آنِ توست

امروز :

وجودت
ضربان قلب مرا تنظیم می کند.
مرا از مرگ می رهانی
دستانت آرامش است
دریغ مدار

من ملکه ی امروزم
در دستان سردم
گرمای صورتت
زندگی می رویاند

تاج و تخت و پیروزی برای تو
تو مرا بس !
  ||  8:27 AM

Wednesday, May 11, 2005

  No Coffee And No Alcohol ...

تو درد می کشی
من اشک می ریزم
آسمان
قطره ای بر دست تو می بارد

این مثلث
مرثیه می نوازد .

من در این تاریک شب
ساز می زنم
برای بازگشت آرامش
زمزمه می کنم
و برای عهدی که
به خاطرت بستم
می میرم .

چشمان تو
پرده دار بفضی است
نا شکسته

غصه ات نمی توانم دید .
جان برایت !
لبخند بزن ....
  ||  11:00 PM

Monday, May 09, 2005

  رفتن تو کابوس من بود
بار سفر بسته ام
می روم
تا رفتنت را نبینم

شاید روزی
در دلخوشی یک رویای بارانی
- با رنگین کمانی به صداقت امروز -
تو را آمدنی ببینم
نرفتنی ببینم
...
مرگ بر کابوس
که دیشب
تو را از من گرفت
...
می روم
خدا نگهدار تو

***********
چرا فکر می کنیم
هر چیز که نمی بینیم
وجود ندارد
عشق من را لمس کن
- با چشمان بسته -
  ||  10:30 PM

Saturday, May 07, 2005

  * برای تو - که تا همیشه در انگشتان من جاری خواهی ماند *

یادت هست ؟
می گفتم :
خانه آنجاست
که سازت باشد؟

اشتباه می کردم
خانه آنجاست
که سازت باشد
و تو آزادانه
آن را بنوازی

تو در زنجیر اما
چه درد آور چه درد آور ...
وای کابوس است
چه درد آور

************

اگر دستان تو نیست همراهت
با دستان من بنواز
با من بنواز
بنواز

تا "باز ساز زدنت "
من می نوازم
هر موسیقی را
به یاد تو
برای تو
به جای تو

ساز من و انگشتانم
از آن تو
به خانه بیا ...
  ||  8:08 PM

Wednesday, May 04, 2005

  صدای در برایم آشناست
فقط تو بودی که به جای زنگ بر در می زدی
با ریتم خاص خودت :

تـق تتـــــــق تق ...

مثل آن روز ها روی پایم می زنم

تـق تتـــــــق تق ...

ناخودآگاه به سمت در می روم .
زیر لب زمزمه می کنم

تـق تتـــــــق تق ...

چشمم را به چشمی می چسبانم .
کابوس است یا رویا ؟
تو بازگشته ای !
خوشحالم .... اما حالا ؟؟؟
تردید دارم . دستم روی دستگیره می لرزد .
چشم می بندم . نفس عمیقی می کشم .
...
با صدایی به خودم می آیم :

عروس خانوم کجایی ؟

...
  ||  10:27 PM

Sunday, May 01, 2005

  سوییت فرانسوی باخ
1.
تو
با آرامش
به سوی من می آیی
قلب من اما
آرامش نمی شناسد

تو
چای
راه
همگام
مهتاب
موسیقی باخ
جنگل

رویا نیست
با دستان تو آشنا می شوم

خوب می دانی
اتاق کوچک قلبم را
بدون اجاره
ساکن شده ای !

2.
من و تنهایی من
من و نبودن تو
من و کابوس «کابوس دیگران»
من و جدال نابرابر
با بار غم دوری تو

هنوز نیمه چپ تن من
معطر وجود توست
بیا ...

3.
امروز
دست در دست
موسیقی را به اوج می بریم
به آسمان هفتم
از نیش حشرات میان راه
باکی نیست
چون تو مأمن من

راستی شنیدی ؟
گفتم که دوستت دارم
و تو باز لبخند ...
سلام !
  ||  9:27 PM